شیعه با این سخن مخالف عقل، نقل، پزشکی و حکمت هستند که خاک و تربت حسین را برای هر دردی شفا می‌دانند و معتقد هستند که‌ هر نوع بیماری را علاج می‌کند، مثل این‌که‌ شیعه معتقدند که حس و مشاهده و تجربه و عقل و طبیعت هیچ ارزشی ندارند و همه تعطیل شده‌اند

، گمان می‌کنند که خاک قبر حیسن موجب شفا است و خداوند متعال هیچ کاری ندارد و در علاج بیماران نقشی به عهده نگرفته است، اما فراموش کرده‌اند که خداوند می‌فرماید:

 

{ وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ ....} يونس:١٠٧

 

(اگر خداوند زياني به تو برساند، هيچ كس جز او نمي‌تواند آن را برطرف گرداند).

 

یا می‌فرماید: { أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ ...} النمل: ٦٢

 

((آيا بتها بهترند) يا كسي كه به فرياد درمانده مي‌رسد و بلا و گرفتاري را برطرف مي‌كند).‏

 

یا می‌فرماید: { وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ (٨٠)} الشعراء: ٨٠

 

(و هنگامي كه بيمار شوم او است كه مرا شفا مي‌دهد‏).

 

با این اعتقاد از مشرکین هم پیشی گرفته‌اند که می‌گفتند این سنگ‌ها برای ما نفع و زیان به بار می‌آورند و ما را نجات می‌دهند.

 

صاحب «بحار الانوار» تقریباً هشتاد و سه روایت را در بیان شفا بودن خاک حسین و فضل آن و آداب و احکامش روایت کرده.([1])

 

همه روایات بر این دروغ اتفاق دارند که خاک قبر حسین برای هر دردی مرهم شفا دهنده است، از حارث بن مغیره روایت کرده‌اند که گفته به ابو عبدالله گفتم: مردی دارای درد و بیماری‌های فراوانی است و هر درمانی را به کار برده ولی هنوز هم شفا نیافته چه کار کند؟

 

گفت: مگر نمی‌دانید خاک قبر حسین برای هر نوع بیماری شفا دهنده است و در مقابل هر ترس و هراسی قلعه محکمی است؟ اگر بیمار آن‌ را بنوشد سالم می‌گردد، مثل این‌که‌ اصلاً بیمار نبوده و مشکلی نداشته است.([2]) در این باره داستان‌ها و اسطوره‌های فراوانی را جعل نموده‌اند ـ که متخصص این‌گونه‌ جعلی‌ها هستند ـ هر کدام از این داستان‌ها حال فردی را حکایت می‌کنند که سال‌های مدیدی است از بیماری علاج ناپذیری رنج می برد و هر درمانی بدون نتیجه بوده‌ تا این‌که‌ به گمشده خود راه‌ پیدا کرده‌ و مقداری از این خاک را به کار برده‌ و علاج یافته‌ است، گو این‌که‌ اصلاً بیمار نبوده و چیزی بر روزگار او رخ نداده است.([3])

 

یا اگر بچه‌ای بترسد و ترس و وحشت زندگی او را فرا گرفته باشد با به کار بردن مقدار کمی از این کیمیای نایاب ترسش به امن تبدیل می‌شود، حتی می‌گویند: ابو عبدالله گفته: بچه‌های خود را با خاک قبر حسین تحنیک کنید.([4])

 

برای نجات میت در قبر تنگ و تاریک از عذاب دردناک مقداری از خاک قبر حسین را در آن قبر قرار می‌دهند.

 

یا از آن خاک برای تسبیح استفاده می‌کنند در روایات آن‌ها آمده که محمد حمیری ـ نماینده مستقیم مهدی گمنام در بین مردم ـ گفته: از مهدی در مورد خاک قبر حسین برای تسبیح سؤال پرسیدم؟ و آیا در آن فضلی وجود دارد؟

 

جواب داد نامه‌ات را خواندم و آن‌را تأیید کردم و در جواب می‌گویم: بله با آن تسبیح کنید و بدانید از هر چیزی بهتر است، یکی از فضائلش این است اگر تسبیح کننده آن‌را فراموش کرد خاک خودش تسبیح می‌کند و برای تسبیح کننده ثواب نوشته می‌شود.([5])

 

در روایت دیگری آمده: اگر خاک را با ذکر خدا زیرو رو کند برای هر تسبیح چهل صدقه می‌گیرد و اگر از روی اشتباهی خاک را زیرورو کند بیست حسنه برایش نوشته‌ می‌شود.([6])

 

می‌گویند: خداوند متعال خاک حسین را به‌ عنوان شفا دهنده برای هر دردی و امنیت از هر دهشتی قرار داده است، پس اگر کسی از شما راهش به‌ آن‌جا رسید، خاک را بر چشم و صورتش بزند و بگوید: خداوندا! به حق این خاک و کسی که در آن خوابیده و در آن دفن شده... تا آخر روایت.([7])

 

هر گاه فردی شیعه‌ بیمار گردد، رهسپار قبر حسین می‌شود و وقت مناسبی را برای آن قرار می‌دهد، سپس در وسط تاریکی شب به قبر حسین رو کند و غسل کرده‌ و لباس پاکیزه‌ای پوشیده‌، وقتی روی قبر توقف کرد نماز بخواند، وقتی نماز را تمام کرد، سجده‌ای طولانی ببرد و کلمه «شکراً» را هزار دفعه تکرار کند، سپس بلند شود و خودش را به قبر بچسباند و بگوید: ای سرورم! ای فرزند رسول الله! من با اجازه تو خاک تو را بر می‌دارم، خداوندا! آن‌را برایم شفا گردان و از هر درد و بیماری نجاتم ده و از هر ترس و وحشتی امین گردم و از هر ذلتی عزیزانه بیرون بیایم و از هر فقری نجات یابم.([8])

 

سپس سه مشت از آن خاک را بگیرد ـ روایات سفارش می‌کنند که آن‌را در پارچه پاکیزه‌ای قرار دهد و سرش را با عقیق ببندد.. ـ سپس در وقت نیاز مقداری از آن‌را مصرف کند، شفا بخش می‌شود.([9])

 

روایت دیگری می‌گوید: باید بر آن گریه کند و بگوید: بسم الله الرحمان الرحیم، به نام خدا و حق این خاک مبارک و به حق سفارشات در مورد آن و به حق پدر و جد و مادر و خواهر و فرزندانش و به حق فرشتگان مقیم در قبرش ـ که منتظر کمک و فرستادن رحمت بر او هستند ـ در این خاک شفای خود و اهل و فرزندانم را قرار بده.([10])

 

بعضی از روایات به گونه‌ای دیگر از این شفا دادن سخن می‌گویند:

 

ابو عبدالله می‌گوید: خداوند تربت جدم حسین را موجب شفا از هر بیماری و امین بودن از هر ترس و دهشتی قرار داده است، اگر یکی از شما آن‌را گرفت بر چشم و صورتش بمالد و بگوید: خداوندا! به حق این خاک و صاحب قبر و کسی که در آن دفن شده، مرا شفا ده‌.([11])

 

روایت دیگر بیان می‌کند که باید بر اساس مقدار و صفت مصرف شود، امام جعفر می‌گوید: اگر یکی از شما بخواهد آن‌را مصرف کند مقداری به‌ اندازه‌ی یک عدد نخود را از آن در مشت قرار دهد، سپس آن را ببوسد و بر چشمانش بگذارد.([12])

 

این همان بیمارستان سیاری است که‌ مفت و مجانی و بدون ویزیت همرا هر شیعه‌ی بیماری می‌گردد.

 

ظاهرا این خاک به‌ بیماری آن‌ها می‌افزاید و هر کس به چیزی متعلق باشد بر آن توکل می‌کند، بدین علت بعضی از آن‌ها نزد ائمه شکایت می‌کنند که با آن بدتر شده‌اند، امامان هم در جواب می‌گویند: این امتحان خدایی است که برای اولیاء و صالحان قرار داده است.([13])

 

همانطور که شیعی هنگام بیماری به این بت و صنم رو می‌آورد، هنگام ترس و رجاء و امید هم به آن رو می‌آورد و در مواقع خوف و ترس به آن پناه می‌برد، امام آن‌ها می‌گوید: اگر از سلطان و دشمنی ترسیدی بدون خاک حسین از خانه بیرون نیاید.([14])

 

دستور داده که بگوید: خداوندا! من از خاک قبر دوست و فرزند دوستت برداشته‌ام، آن‌را برای من قلعه و مانعی قرار بده تا از ترس نجات یابم.([15])

 

راوی این اسطوره را فراموش نمی‌کند که بگوید: هر کدام از شیعیان اگر این کار را انجام دهد از هر درد و ترس و خوفی نجات می‌یابد.([16])

 

این خاک، امید و آرزوی حور العین می‌‌باشد، بدین علت در اسطوره‌های آن‌ها چنین آمده‌: وقتی فرشتگان از آسمان به سوی زمین پایین می‌آیند، حوارالعین خطاب به آن‌ها می‌گویند: به‌ عنوان هدیه‌ از خاک قبر حسین برای ما بیاورید.([17])

 

همچنین روایات شیعه می‌گویند: سجده بردن بر خاک تربت حسین بین انسان و خدا هفت حجاب را پاره می‌کند.([18])

 

این بخشی از ادعاهای شیعه است در مورد خاک قبر حسین، مثل این‌که‌ در تقدیس و احترام گذاشتن این خاک بی ارزش از مشرکین خیلی پیشی گرفته‌اند، چون مشرکین در مورد بت‌ها می‌گفتند: نزد خدا برای ما شفاعت می‌کنند، ولی آن‌ها خاک حسین را از هر چیزی با ارزش‌تر می‌دانند و با آن به خدا می‌رسند و هفت حجاب را می‌شکافند و حتی خاک و صاحب خاک را خدا می‌دانند، ولی مشرکین می‌گفتند نزد خدا شافع ما هستند و ما را به خدا نزدیک می‌کنند.

 

دعوای شفا بخشیدن با خاک دعوای شیعه است و دین خدا از آن بری است، چون خداوند متعال می‌فرماید:

 

{ وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الإسْلامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ (٨٥)} آل عمران: ٨٥

 

(و كسي كه غير از (آئين و شريعت) اسلام، آئيني برگزيند، از او پذيرفته نمي‌شود، و او در آخرت از زمره زيانكاران خواهد بود). ‏

 

در این قرآن هیچ چیزی در مورد خاک تربت حسین برای شفا ذکر نشده، فقط در سوره فصیلت بیان می‌کند که:

 

{ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَقَالُوا لَوْلا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ ...} فصلت: ٤٤

 

(چنان كه قرآن را به زباني جز زبان عربي فرو مي‌فرستاديم، حتماً مي‌گفتند: اگر آيات آن (به عربي) توضيح و تبيين مي‌گرديد (چه مي‌شد؟ در اين صورت ما آن را روشن و گويا فهم مي‌كرديم. و مي‌گفتند:) آيا (كتاب) غير عربي و (پيغمبر) عربي‌؟ بگو: قرآن براي مؤمنان مايه راهنمائي و بهبودي است).

 

یا می‌فرماید:

 

{ وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلا خَسَارًا (٨٢)} الإسراء:

 

٨٢

 

((حق چگونه نيرومند و پيروز نمي‌گردد؟ وقتي كه) ما آياتي از قرآن را فرو مي‌فرستيم كه مايه بهبودي (دلها از بيماريهاي ناداني و گمراهي، و پاك‌سازي درونها از كثافات هوي و هوس و تنگ‌چشمي و آزمندي و تباهي) و رحمت مؤمنان (به سبب در برداشتن ايمان و رهنمودهاي پرخير و بركت يزدان) است، ولي بر ستمگران (كافر، به سبب ستيز با نور حق و داشتن روح طغيان) جز زيان نمي‌افزايد). ‏

 

در سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بیان شده که باید با چند دعا به خدا پناه برده شود نه به وسیله‌ی خاک و بت و غیره اعم از فرشته مقرب و پیامبر مرسل، بلکه تنها باید به خدا رو آورده شود و فقط از او خواسته شود، با چنین وسیله‌ی مشروع شاید خداوند متعال در آن تأثیر گذار باشد و مسلمان را حفظ کند و امان دهد.([19])

 

همانطور که مسلمان مکلف است وسیله‌ی مشروع پژشکی را برای مداوا اتخاذ کند.

 

اما خوردن خاک بدعتی بزرگ است و چنین چیزی مسخره‌بازی است که نمونه آن تنها در دین شیعه پیدا می‌شود.

 

به نقل از كتاب: نقد و بررسى اصول و پايه‌هاى مذهب شيعه دوازده امامى

 

مصدر: سايت نوار اسلام

 

IslamTape.Com

 

([1])ـ ج101، ص118و140.

 

([2])ـ امالی طوسی، ج1، ص326، بحار الانوار، ج101، ص119، وسائل الشیعه، ج10، ص415، کامل الزیارات، ص278و285.

 

([3])ـ بحار الانوار، ج101، ص120و121، کامل الزیارات، ص275.

 

([4])ـ کامل الزیارات، ص278، بحار الانوار، ج101، ص124.

 

([5])ـ تهذیب الاحکام، ج6، ص75، بحار الانوار، ج101، ص132و133.

 

([6])ـ تهذیب الاحکام، ج6، ص75، بحار الانوار، ج101، ص132.

 

([7])ـ امالی طوسی، ج1، ص326، بحار الانوار، ج101، ص119.

 

([8])ـ بحار الانوار، ج101، ص37، و بحار هم از مصباح الزائر، ص136.

 

([9])ـ مصباح الزائر، ص136.

 

([10])ـ بحار الانوار، ج101، ص138.

 

([11])ـ امالی طوسی، ج1، ص326، بحار الانوار، ج101، ص120.

 

([12])ـ مکارم الاخلاق، ص189، بحار الانوار، ج101، ص120.

 

([13])ـ کامل الزیارات، ص275، بحار الانوار، ج101، ص121.

 

([14])ـ امالی طوسی، ج1، ص325، بحار الانوار، ج101، ص118.

 

([15])ـ امالی طوسی، ج1، ص325، بحار الانوار، ج101، ص118.

 

([16])ـ امالی طوسی، ج1، ص325، بحار الانوار، ج101، ص118.

 

([17])ـ بحار الانوار، ج101، ص134، المزار الکبییر/محمدمهدی، ص119.

 

([18])ـ مصباح التهجد طوسی، ص511، بحار الانوار، ج101، ص135.

 

([19])ـ اذکار نووی، الکلم الطب/ابن تیمیه و الوابل الصیب/ابن قیم جوزی، تحفة الذاکرین/شوکانی.